Thursday, January 9, 2014

ل

لاف در غربت و گوز [آواز] در بازار مِسگرها

گفته‌ها و ادعاهایی که تشخیص درستی و نادرستی آن‌ها امکان ندارد.

لالایی بلدی چرا خوابت نمی‌برد؟

چرا خودت به نصیحت‌هایی که به دیگران می‌کنی عمل نمی‌کنی؟  E اگر بابا بیل‌زنی باغچة خودت را بیل بزن.

لباس دو جاری را در یک تشت نمی‌توان شست

دو جاری نسبت به هم بسیار حسود و بدخواه هستند و چشم دیدن هم‌ را ندارند. مترادف: رختٍ دو هوو به یک صندوق می‌رود، آبِ دو جاری به یک جوی نمی‌رود.

لب بود که دندان آمد

تقدم داشتن امتیاز به حساب می‌آید.

لحافی را برای شپشی به‌دور نمی‌اندازند

برای عیب کوچکی شیء لازمی را از بین نمی‌برند. به دلیل عیب کوچکی کسی را ترک نمی‌کنند.

لُر رود به اردو برای نصف گردو

درمورد اشخاص بسیار حریص و طماع گفته می‌شود.

لُر نرود به بازار بازار می‌گندد

در مورد کسی می‌گویند که در خرید کردن ناوارد باشد (فرق جنس خوب و بد را نداند) و جنس‌های بْنجْل و بد بازار را به اندک تعریف فروشنده بخرد.

لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟ گفت از بی‌ادبان

با دیدن رفتار زننده‌ یا اشتباهات دیگران و اجتناب از آن رفتار می‌توان راه درست را آموخت و موفق بود.

لقمه را از پشت سر به دهان گذاشتن

کار آسان را بی‌جهت دشوار کردن. راه مستقیم و نزدیک را رها کردن و راه دور و چه‌بسا منحرف‌کننده را انتخاب کردن. صورت دیگر: لقمه را دور سر چرخاندن.
لقمه [تکه] را اندازة دهان خود گرفتن
آدم باید پایش را به اندازة گلیمش دراز کند.

لقمة گنده‌تر از دهان خود برداشتن

کار ناممکن برعهده گرفتن. هدفی بالاتر از شایسگی‌های خود را در نظر گرفتن.

لنگه‌کفش کهنه در بیابان نعمت (خدا) است

در بیابان لنگه‌کفش (کهنه) غنیمت است.

لوطی [قمارباز] اگر نگوید به تخمم دلش می‌ترکد

آن که کاهل افتاد و کوششی نکرد یا از سر سماجت مال و آسایش خود را به باد فنا داد، اگر به زبان دَم از درویش مسلکی نزند یا به حرفی دل خویش را خوش نکند چه کند؟ مترادف: گربه دستش به گوشت نمی‌رسید می‌گفت (پیف‌پیف) بو می‌دهد. یا: ملانصرالدین از الاغش افتاد پایین گفت همین‌جا می‌خواستم پیاده بشوم.

لولهنگِ کسی خیلی آب برداشتن [گرفتن]

(لولهنگ یا لولهین یا لولئین: آفتابه سفالین) اعتبار و حیثیت یا مٍکنت و قدرت داشتن. مترادف: خر کسی رفتن. یا: سر کسی بالا بالاها بند بودن.

لی‌لی به لالی کسی گذاشتن

بیش‌ از اندازه به کسی توجه کردن. بی‌جهت به کسی احترام زیادی گذاشتن.

لیلی را به چشم مجنون باید دید

آب دریا به دهن ماهی دریا خوش است.

-------------------------------------
آ | ا | ب | پ | ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و هـ ی
-------------------------------------

No comments:

Post a Comment